کد مطلب:31390
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:7
با توجه به ترجمة تفسير الميزان، ج 2، ص 212، اولاً. آيا مأموران الهي همان نكير و منكر هستند يا فرشتگان ديگر؟ ثانياً. حين مرگ يعني چه؟ آيا مراد، زمان خاص است يا اين كه فرشتگان خارج از زمان و مكان قرار دارند; ولي با هبوط به زمين گرفتار محدوديتهاي مادي ميشوند؟
ثالثاً. آيا انسان در آن زمان هنوز به درك كامل نرسيده و مثل زمان زندگي در دنيا به بحث و جدل ميپردازند؟ آيا انسان در هنگام مرگ، به فهم والايي دست پيدا نميكند كه بداند بحث و جدل بيفايده است؟ اگر خير، پس چرا افراد عامي كه زبان عربي نميدانند به زبان عربي بايد تلقين شوند؟
قرآن كريم در چند مورد، گفت و گوي فرشتگان قبض روح را با ستمكاران و كافران و پاكان و پرهيزكاران بيان ميكند.
1. گفت و گو با پاكان و پرهيزكاران; الّذين تتوفّـَهم الملـَئكة طيّبين يقولون سلـَم عليكم ادخلوا الجنّة بما كنتم تعلمون; (نحل، 32) همان كساني كه فرشتگان جانشان را ـ در حالي كه پاكند ـ ميستانند ]و به آنان[ ميگويند: درود بر شما باد، به آنچه انجام ميداديد به بهشت درآييد.
2. گفت و گو با ستمكاران و كافران; إنّ الّذين توفّـَهم الملـَئكة ظالمي أنفسهم قالوا فيم كنتم قالوا كنّا مستضعفين في الأرض قالوا ألمتكن أرض اللّه وَسعة فتهـَجروا فيها فأُولـَئك مأوَهم جهنّم و سأت مصيرًا; (نسأ، 97) كساني كه بر خويشتن ستمكار بودهاند، ]وقتي[ فرشتگان جانشان را ميگيرند، ميگويند: در چه ]حال[ بودهايد؟ پاسخ ميدهند: ما در زمين از مستضعفان بوديم. ميگويند: مگر زمين خدا وسيع نبود تا در آن مهاجرت كنيد؟ پس آنان جايگاهشان دوزخ است و ]دوزخ[ بد سرانجامي است. و آية 28 سورة نحل.
هر يك از فرشتگان مأموريت ويژهاي برعهده دارند. برخي حاملان عرش هستند (حاقه، 17) برخي مدبرات امر ميباشند (نازعات، 5) برخي مراقب اعمال بندگان هستند (انفطار، 10 ـ 13) برخي حافظ بشرند (انعام، 61) برخي مأمور عذاب هستند (هود، 77) برخي قبض روح انسانها را برعهده دارند (اعراف، 37) و...(ر.ك: تفسير الميزان، علامه طباطبايي، ج 17، ص 12، دفتر انتشارات اسلامي / تفسير نمونه، آيتاللّه مكارم شيرازي و ديگران، ج 18، ص 173، دارالكتب الاسلاميه.)
بنابراين، فرشتگان قبض روح، غير از فرشتگانياند كه در قبر از ميّت سؤال ميكنند، كه به آنان نكير منكر گفته ميشود.
از دو آية مذكور (نحل، 32 و نسأ، 97) وجود عالم برزخ و بهشت و جهنم برزخي و گفت و گوي فرشتگان قبض روح يا برخي از انسانها استفاده ميشود.
مراد از حين مرگ زمان احتضار و قبض روح است. فرشتگان مجرد هستند، لذا زمان و مكان مادي ندارند و زمان و مكان مادي آنان را محدود نميسازد، گرچه از لحاظ وجودي محدود هستند و ماهيت دارند.
با مرگ، پردهها از روي چشم انسان برداشته ميشود و حقيقت براي انسان آشكار ميشود. لقد كنت في غفلة من هذا فكشفنا عنك غطأك فبصرك اليوم حديد; (ق، 22) تو از اين دادگاه بزرگ غافل بودي و ما پرده را از چشم تو كنار زديم و امروز چشمت كاملاً تيزبين است.
انسانهاي گنهكار يا از آنجا كه صفات رذيله. ملكة ثانويه آنان شده است، به جدل با فرشتگان ميپردازند و دروغ ميگويند، و يا از جهت اين كه سختي عذاب را درك ميكنند، بر هر وسيلهاي چنگ ميزنند، تا شايد از عذاب رهايي يابند. بنابراين، اگر ميّت عرب نباشد و در دنيا زبان عربي را نفهمد، پس از مرگ، حقيقت آنچه در تلقين گفته ميشود درك ميكند. افزون بر اين، تلقين امري تعبّدي و تذكّري براي زندهها نيز هست.(الميزان، ج 18، ص 349 ـ 350.)
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.